مدیر آگاه

آموزش بازاریابی برای مدیران - مدیر آگاه

مدیر آگاه

آموزش بازاریابی برای مدیران - مدیر آگاه

پیشنهادهایی برای ایجاد یک کسب‌وکار نتیجه‌بخش در تابستان




در گذشته در کشورمان چگونه در طول تاریخ، تجارب کسب و کار خود را به نسل‌های آینده انتقال می‌دادند، آن هم در دورانی که نه مراکز آموزشی فعال بودند و نه دانشگاهی که بستر آموزش علم و دانش را فراهم سازد. اگر چه امروز نیز دانشگاه‌ها از آموختن کسب و کار یا بازار به آن صورت واقعی خود غافل مانده‌اند و معمولا با آموزش الگوهای غربی که با فرهنگ و آداب رسوم ما هم خوانی ندارد، نتایج ثمر بخشی به بار نیاورده‌اند.
روش‌های متداول در انتقال تجارب کسب و کار در همه دوران‌ها حضور رایگان در این مراکز به عنوان شاگرد یا دستیاری افراد باتجربه بوده است. جوان‌ها از سنین کودکی و نوجوانی به خدمت تجار، فروشنده‌ها و کارگاه‌های گوناگون درمی‌آمدند و از این طریق با حرفه یا فنی آشنا می‌شدند و روش‌های عرضه کالا و فروش آن را به صورت تجربی می‌آموختند و این روش، کوتاه‌ترین و موثرترین شیوه آشنایی با جامعه به شمار می‌رفت. شاگردان به خوبی می‌آموختند که صداقت، اعتماد و کیفیت تنها راه موفقیت کسب و کار است. در آن زمان نه بانکی وجود داشت و نه چک و سفته‌ای و تمام خرید و فروش‌ها بر پایه اعتماد و صداقت برنامه‌ریزی می‌شد. این شیوه تا امروز نیز در عرصه کسب و کار ایران جاری‌ست. گاهی تاجری بدون سوال یا دریافت سفارش براساس تجربه‌ای که دارد کالایی را برای شهرستانی ارسال می‌کند و با اعتماد کامل تحویل نماینده خود در شهرستان‌ها می‌دهد. درحالی که امروزه با ایجاد صدها روش قانونی مشکلات عدیده‌ای در داد و ستد رخ می‌دهد.
از جمله نقاط ضعف این روش آموزش، نگرانی از صاحب حرفه از انتقال تجارب خود به کارآموز بود. زیرا معتقد بودند که فوت آخر به استاد تعلق دارد. بنابراین از ارائه فوت آخر به کارآموزان خودداری می‌شد و همین امر موجب شد که رشد و تعالی هنر و صنعت دچار وقفه و عقب‌ماندگی شود.  
نقش دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی
متاسفانه مراکز علمی و آموزشی ما متعلق به نسل اول آموزش و پرورش است. زیرا در یک قرن اخیر، تحولات متعددی در این مراکز رخ داده که ایرانیان از آن غافل مانده‌اند و این مراکز در ایران صرفا به صورت تئوری، آموزش خود را ارائه می‌دهند؛ بنابراین جوانان زمانی که پا به عرصه اجتماعی می‌گذارند هیچ‌گونه آشنایی با عرضه و فروش کالا ندارند، از همین رو دچار سرخوردگی و ناکامی می‌شوند.
کسب تجربه در بازار ایران
به جوانان عزیز ایرانی توصیه می‌شود که به دور از خودخواهی خود را آماده سازند که تعطیلات تابستانی خود را در یک دانشگاه واقعی سپری کنند. یعنی به هر حرفه و پیشه‌ای که علاقمند باشند به عنوان یک شاگرد پرتلاش و حتی به رایگان در این مراکز، مشغول کارآموزی شوند و بدین وسیله ده‌ها سال تجربه صاحب آن حرفه را به صورت عینی کسب کنند تا در آینده زمانی که پا به عرصه اجتماعی می‌گذارند، علاوه بر تحصیل علم و دانش که در دانشگاه‌ها کسب کرده‌اند، روابط اجتماعی و بازار و عرضه کالا را بیاموزند. چون عرضه کالا در کشوری مانند ایران که بخش عمده آن همچنان سنتی است نیاز به کارآموزی دارد و روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، اعتبار، اعتماد و کیفیت کالا از اولین ابزارهای موفقیت در بازار ایران است.
طرح یک خاطره
در زمان دانشجویی تعطیلات تابستانی یک سال خود را در یک کارگاه نجاری سپری کردم تا از نزدیک با کار و بازار و روابط اجتماعی آشنا شوم. زمانی که اوقات بیکاری خود در کارگاه را به مطالعه کتاب‌های داستانی انگلیسی می‌گذراندم، صاحب کارگاه باحیرت و با تمسخر می‌گفت که خواندن کتاب آن هم به زبان انگلیسی برای شاگرد مغازه خنده‌دار است و برایش قابل تصور نبود که شاگرد مغازه، زبان انگلیسی هم بداند. زمانی که پدرم با اتومبیل آمریکایی آخرین مدل، دنبالم آمد این حیرت صدچندان شد؛ چون سوال این بود که چگونه جوانی تحصیلکرده و از خانواده‌ای مرفه به شاگردی مجانی در این کارگاه رضایت داده بود. چرا چنین هدفی را دنبال می‌کرد؛ در حالی که نمی‌دانست که دانشگاه واقعی من همین کارگاه است که در آن با جامعه مشتری، نوع رابطه و بازار آشنا می‌شوم.
مدرک‌گرایی
اکثرجوانان امروز به این نتیجه رسیده‌اند که دوران مدرک‌گرایی سپری شده و روز به روز از ارزش آن کاسته می‌شود. زیرا این مدارک راه و رسم کار و ایجاد در آمد را به ما نمی‌آموزد و اگر شاگردی‌کردن در حجره یک بازاری را دور از شان خود ندانیم کوتاه‌ترین و موثرترین روش آگاهی از بازار و کسب و کار است.
مراکز فنی و حرفه‌ای
دانشجویانی که از قبولی در کنکور باز می‌ماندند به هنرستان‌های صنعتی یا فنی-حرفه‌ای رو می‌آوردند و در این مراکز، آموزش‌های صنعتی و فنی را فرا می‌گرفتند ولی از بازار و عرضه کالا و نوع تولید هیچ اطلاعی به دست نمی‌آوردند و به ناچار به استخدام کارگاه‌های دیگران درمی‌آمدند. تجربه و آگاهی از بازار به دست نمی‌آمد تا فرد فارغ‌التحصیل بتواند برای خود کسب و کاری راه‌اندازی کند.
حضور در کارخانجات، شرکت‌ها، کارگاه‌های صنعتی، مزارع کشاورزی یا بازار، کوتاه‌ترین و موثرترین شیوه آشنایی با جامعه و روش‌های کسب و کار براساس فرهنگ و باورهای همان جامعه است که متاسفانه دانشگاه‌ها قادر به ارائه این خدمات نیستند و از این رو حلقه‌ای از زنجیر کسب و کار یعنی بازار و فروش مفقود می‌ماند.
بارها شاهد بودم که جوانی محصولی تولید کرده و مغازه به مغازه کالای خود را عرضه می‌کرده که شاید توجه خریداری به آن جلب شود و چون هیچ‌کس راغب به خرید کالای او نبوده دچار افسردگی و یاس می‌شده. در حالی که نمی‌دانست که این شیوه به کلی غلط بوده است و عرضه کالا نمی‌تواند به آن شیوه صورت گیرد و چون مرکزی برای آشنایی افراد با شیوه عرضه کالا وجود ندارد آسیب‌های جدی را به این گروه از جوانان وارد کرده است.
عرضه و فروش کالا خود از پیچیدگی و قواعد خاصی برخوردار است و شاید بتوان گفت عرضه کالا به مراتب از تولید آن مشکل‌تر و نیاز به توانایی‌های متعددی داردکه در تولید، نیازی به آن‌ها نیست.
تولیدکننده هرکالایی باید روش‌های پخش و فروش را بداند و برای عرضه کالای خود از این روش‌ها استفاده کند.
۱-عرضه کالا به مراکز پخش و فروش.
۲-فروش کالا به صورت امانی.
۳-پخش مویرگی کالا.
۴-تعاونی‌ها، فروشگاه‌های بزرگ، بازارهای مرزی یا خرده‌فروشی و بنکدارها.
و فروشنده موفق نیز باید این ویژگی‌ها را داشته باشد:
• مشاور مشتری باشد.
• راست بگوید.
• خوش‌رو باشد.
• کالا را به خوبی بشناسد.
• عیب کالا را بگوید.
• جنس فروخته شده را پس بگیرد.
• قسم نخورد.
• خود را جای مشتری بگذارد.
• بعد از خرید با مشتری تماس بگیرد.
• کارت ویزیت همراه داشته باشد.
• شنونده خوبی باشد.
• کمی شوخ طبع باشد.
• کوتاه صحبت کند.
• به شکایت مشتری اهمیت بدهد.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد